مستر کوکی-کیکر: کلاین یا لکان؟
نویسنده: مهدی چمی کارپور
در اینجا مقاله ای را از ملانی کلاین برای نقد و بحثی کوتاه انتخاب نموده ام. این مقاله از آن جهت برایم جالب توجه بود که ملانی کلاین با تمام شهرتش برای تاکید فراوانش بر تصورات و تخیلات هشیار و ناهشیار (که از همین منظر هم مورد نقد لکان قرار می گرفت)، در این مقاله از ضعف هرازگاهی تخیل و تصور و بازی (نمایش) (امور تصوری لکانی) در برابر نقش کلمات (امر نمادین لکانی) سخن می گوید. در ادامه، ترجمه ای از این مقاله (اهمیت کلمات در تحلیل کودک؛ کلاین، 1927) ارائه می گردد. در ارتباط با بخش هایی از مقاله (که با اعدادی در متن ترجمه مشخص شده اند) توضیحاتی (عمدتا با یک قرائت متفاوت لکانی) را در پایان متن اضافه نموده ام.
ترجمه مقاله
"من در مقاله ها و سخنرانی هایم خاطرنشان کرده ام که شیوه بیان کودک متفاوت از بزرگسال است، بنا به این واقعیت که کودک افکار و فانتزی های خود را به عمل درمی آورد و نمایش می دهد. ولی این مسئله بدین معنا نیست که کلمه، تا آنجا که کودک مصرانه آن را به کار می گیرد، واجد اهمیت زیادی نیست. مثالی میزنم. یک پسر پنج ساله با سرکوب های بسیار زیاد در ارتباط با فانتزی هایش، اکنون وارد یک نقطه خاص از تحلیل شده است. او اطلاعات زیادی را اغلب از خلال بازی فراهم آورده است، اما گرایشی نشان می دهد به اینکه این اطلاعات را نادیده بگیرد (تشخیص ندهد و درک نکند). یک روز صبح، او از من خواست که بازی خریدکردن را انجام دهیم و اینکه من باید کسی می بودم که می فروشد. در اینجا من تکنیکی را به کار گرفتم که در کار با کودک خردسالی که اغلب آمادگی ندارد تداعی هایش را بازگو کند، مهم است. من از او پرسیدم که من چه کسی باید باشم، یک خانم یا یک آقا، چون او قرار است زمانی که وارد مغازه می شود، اسم مرا صدا بزند. او به من گفت که من قرار است "مستر کوکی-کیکر" (Mr Cookey-Caker) باشم و ما خیلی زود دریافتیم که منظورش کسی است که کیک ها را می پزد (who cooks cakes) (1). من مجبور بودم ماشین هایی را بفروشم، که برای او آلت (penis) جدید را بازنمایی می کرد (2). او خودش را "مستر کیکر" (Mr Kicker) نامید که سریعا خودش این را به عنوان کسی که شخصی را می زند (as kicking somebody) تشخیص داد (3). من از او پرسیدم که "مستر کوکی-کیکر" کجا رفته است. او پاسخ داد: "اون رفته یه جایی". او خیلی زود تشخیص داد که "مستر کوکی-کیکر"توسط خودش که او (یعنی مستر کوکی-کیکر) را زده است (kicking him)، کشته شده است. پختن کیک (Cooking cakes) برای او بازنمایی کننده تولید بچه ها از طرق دهانی و مقعدی بود. او بعد از این تفسیر، خشم خود نسبت به پدرش را تشخیص داد (4) و این فانتزی راه را به فانتزی های دیگری گشود که در آنها، شخصی که او (کودک) با آن می جنگید همواره "مستر کوکی-کیکر"بود (5). کلمه "کوکی کیکر" (6) همان پلی است به واقعیت (7)، که کودک مادامی که فانتزی هایش را تنها بواسطه بازی بروز می دهد، از آن اجتناب می کند (8). زمانی که کودک مجبور می شود واقعیت ابژه ها را از خلال کلمات خودش تصدیق کند، این همواره به معنای پیشرفت (در تحلیل) است."
توضیحات:
1- توجه کنیم که دراینجا معنای تصوری دال "مستر کوکی-کیکر" یعنی "کسی که کیک ها را می پزد" اصلا مهم نیست، چراکه ادامه مقاله نشان می دهد که منظور حقیقی این دال کیست.
2- کسی که قرار است "مستر کوکی-کیکر" باشد و در معنای ظاهری قرار بود همان کسی باشد که کیک ها را می پزد، در ادامه مشخص می گردد که او فی الواقع آلت فروش است، او کسی است که فلس ها را در اختیار دارد.
3- در اینجا کلاین بار دیگر یک دال را به جای بررسی در سطحی نمادین (در سطح صوت)، در سطحی تصوری (در سطح معنای مشترک همگانی) مورد بررسی قرار می دهد. اهمیت دال "مستر کیکر" در معنای تصوری آن، یعنی کسی که شخصی را می زند نیست، بلکه بویژه در جناس آوایی آن با دال قبلی یعنی "مستر کوکی-کیکر" است. این "مستر کوکی-کیکر" فلس فروش است که دیگری کوچک (دیگری تصوری؛ کودک) را تبدیل به "مستر کیکر" می کند (او را وارد ساحت نمادین می کند؛ در اینجا جناس آوایی میان Kick و Dick (به معنی آلت مردانه) در زبان انگلیسی نیز جالب توجه است و در ادامه اشاره پنهانی به نقش دال فلس در ساحت نمادین) و خودش از صحنه خارج می شود: "اون رفته یه جایی"؛ دال "مستر کوکی-کیکر" سوژه کودک را نزد دال "مستر کیکر" معرفی می کند و خود از صحنه خارج می شود.
4- در اینجا بر اساس مواد ارائه شده در مقاله مشخص نیست که آنچه تشخیصش برای کودک راهگشایی کرده است، تشخیص هیجان خشم بوده است یا صرفا تشخیص پدر. اگرچه از منظری لکانی احتمالا باید تشخیص نام پدر در فراسوی فانتزی را گره گشاتر از تشخیص هیجان خشم قلمداد نمائیم.
5- و یقینا "مستر کوکی-کیکر" برای این کودک چیزی نیست جز "نام پدر": همان دال اعظمی که زنجیره دلالت را به جریان می اندازد و یقینا راه را به فانتزی های دیگر می گشاید.
6- که باید تصحیح گردد به دال "مستر کوکی-کیکر"
7- که باز باید تصحیح گردد: نه پلی به واقعیت (reality؛ به عنوان امری تصوری) بلکه پلی به ساحت نمادین که می تواند زنجیره فانتزی ها را تغییر دهد.
8- و همین جاست پیام لکان که "تنها بعد نمادین است که علاج می دهد". این نکته مهم است که لکان در اینجا از لفظ "علاج" و نه "درمان" استفاده می کند. در واقع مدل روابط ابژه ای با تاکید بر فانتزی ها (بعد تصوری) اگرچه می تواند فراهم کننده درمان و واجد ثمرات درمانی بسیاری باشد، که هست، اما به نظر می رسد که در برداشتن آن گام نهایی به سوی علاج، عبور از نظام نمادین الزامی است و به نظر می رسد که این مقاله به صورت تلویحی حاکی از آن است که خود کلاین نیز به تجربه این نکته را دریافته است.
{jcomments on}